مجله غم

ساخت وبلاگ

در این مطلب سعی داریم تا نگاهی داشته باشیم بر زندگی و آثار فلورنس پیو بازیگر نو ظهور سینمای هالیوود. با بیوگرافی Florence Pugh در زیمگ ما همراه باشید.

فلورنس پیو که بیشتر او را برای بازی در فیلم میدسامر در نقش Dani Ardor می شناسند، در ۳ ژانویهٔ ۱۹۹۶ در آکسفورد، انگلستان بدنیا آمد. به گفته خودش او در خانواده ای کاملا هنرمند چشم به جهان گشود. پدرش آشپز ماهری بود و در آکسفورد رستوران داشت و مادرش مربی رقص بود. پیو دارای دو خواهر و یک برادر به نام های توبی، آرابلا و رافائلا می باشد که هر سه نفر آنها نیز در زمینه بازیگری فعالیت دارند. فلورنس کودکی سختی را پشت سر گذاشت زیرا بخاطر مریضی که از بچگی با او همراه بود شرایط سختی را مجبور به تحمل کند. او مدت های زیادی با بیماری تراکئومالاسی درگیر بود و بیشتر وقتش را در بیمارستان سپری می کرد. مادرش درباره آن روزها می گوید که فلورنس چون در زیادی داشت مجبور بوده تا در کنار تخت او ساعتها داستانهای کودکانه برایش بخواند تا آرام شود. خانواده پیو وقتی که فلورنس ۳ سال بیشتر نداشت تصمیم گرفتند تا به آندلس در جنوب اسپانیا مهاجرت کنند. دلیل سفر این خانواده را می توان یک سفر اجباری بخاطر دخترشان دانست زیرا آب و هوای گرم در درمان او بسیار تاثیر گذار بود.

بیوگرافی Florence Pugh

بیوگرافی Florence Pugh

در این مطلب سعی داریم تا نگاهی داشته باشیم بر زندگی و آثار فلورنس پیو بازیگر نو ظهور سینمای هالیوود. با بیوگرافی Florence Pugh در زیمگ ما همراه باشید.

فلورنس پیو که بیشتر او را برای بازی در فیلم میدسامر در نقش Dani Ardor می شناسند، در ۳ ژانویهٔ ۱۹۹۶ در آکسفورد، انگلستان بدنیا آمد. به گفته خودش او در خانواده ای کاملا هنرمند چشم به جهان گشود. پدرش آشپز ماهری بود و در آکسفورد رستوران داشت و مادرش مربی رقص بود. پیو دارای دو خواهر و یک برادر به نام های توبی، آرابلا و رافائلا می باشد که هر سه نفر آنها نیز در زمینه بازیگری فعالیت دارند. فلورنس کودکی سختی را پشت سر گذاشت زیرا بخاطر مریضی که از بچگی با او همراه بود شرایط سختی را مجبور به تحمل کند. او مدت های زیادی با بیماری تراکئومالاسی درگیر بود و بیشتر وقتش را در بیمارستان سپری می کرد. مادرش درباره آن روزها می گوید که فلورنس چون در زیادی داشت مجبور بوده تا در کنار تخت او ساعتها داستانهای کودکانه برایش بخواند تا آرام شود. خانواده پیو وقتی که فلورنس ۳ سال بیشتر نداشت تصمیم گرفتند تا به آندلس در جنوب اسپانیا مهاجرت کنند. دلیل سفر این خانواده را می توان یک سفر اجباری بخاطر دخترشان دانست زیرا آب و هوای گرم در درمان او بسیار تاثیر گذار بود.

بیوگرافی Florence Pugh

Florence Pugh بازیگر مطرح سینمای هالیوود

اولین نقش آفرینی Florence Pugh

شاید بتوان اولین نقش آفرینی فلورنس پیو را بازی در یک تئاتر کودکانه در ۶ سالگی دانست. وی در این تئاتر با لهجه یورکشایری ایفای نقش کرد و این را می توان اولین نشانه های علاقه او به کمدی معرفی کرد. چند سال بعد با درخششی که او در تئاترهای مدرسه ای داشت سرانجام در سال ۲۰۱۴ در فیلم The Falling حضور یافت. سقوط کردن فیلمی درام است که کارگردانی و نویسندگی آن را کارول مورلی برعهده داشته. فلورنس در این فیلم با ستاره سریال بازی تاج و تخت میسی ویلیامز همبازی شد و توانست بازی خوبی را از خود به نمایش بگذارد. منتقدان سینما سخت درگیر بازی او شدند و بازی او را بسیار تحسین کردند. سال بعد فلورنس در فیلم تلویزیونی Studio City حضور پبدا کرد و این فیلم زمینه ساز بازی او در فیلم Lady Macbeth شد. در ادامه بیوگرافی Florence Pugh درباره این فیلم صحبت خواهیم کرد.

فلورنس پیو در فیلم Lady Macbeth

شاید بتوان بجرائت فیلم لیدی مکبث را یکی از بهترین فیلمهای مستقل سینمای انگلیس معرفی کرد. لیدی مکبث فیلمی خوش ساخت و تحسین برانگیز به کارگردانی ویلیام اولروید می باشد. داستان فیلم در روستایی دور افتاده در انگلستان رخ می دهد. داستانی تکراری از ازدواج اجباری دختری جوان با مردی پولدار و مسن. شاید در بخش ابتدایی داستان شما را گول بزند، اما باید گفت کمی صبور باشید. فیلم درست است که ترسناک نیست اما تاریکی مخوفی را بدنبال خود میکشد. ترسی هراز ساله که قدمتش به طول تاریخ بشریت است. اگر بی توجهی و فراموشی ترسناک نیست پس چه چیزی را باید ترسناک تر از فراموش شدن دانست. ویلیام اولروید دنبال راه انداختن یک تصویر مهیج تلویزیونی نیست. او کسی نیست که یک دسته زامبی با لباس پاره و صورت خون آلیود را بعنوان ترس و یا دلقک های مو قرمز را به شما نشان دهد، او بیشتر شیفته نشان دادن نقطه ضعف های بشر است. در این فیلم لکساندر و کاترین هیچگونه شباهتی به یکدیگر ندارند و این را می توان در تک تک عناصر فیلم درک کرد. موجودی شوم و نحس و تاریک رفته رفته با جلوتر رفتن فیلم شکل می گیرد، و در نهایت به نعره ای خاموش تبدیل می شود.
بار دیگر فلورنس پیو است که در این فیلم می درخشد و نگاه منتقدان را به خود جذب می کند. او برای بازی در این فیلم موفق شد تا جوایزی زیادی دریافت کند و نامزد دریافت جایزه ستاره نوظهور بفتا شود. در سال ۲۰۱۸ با ستاره سال های گذشته و اسطوره بازیگری آنتونی هاپکینز در یک فیلم تلویزیونی همبازی شد. در نهایت در سال ۲۰۱۹ یکی از شاهکاهای خودش را به نمایش گذاشت، میدسامر اثری ماندگار از سینمای هالیوود.

فیلم Midsommar اثری متفاوت در ژانر ترسناک

میدسامر را می توان بیشتر از اینکه یک فیلم ترسناک معرفی کرد دلهره آور دانست. فیلمی خوش ساخت به کارگردانی آری آستر، کارگردان شناخته شده سینمای هالیوود. آری آستر شاید نیاز چندانی به معرفی نداشته باشد و ما او را از قبلتر یعنی از فیلم موروثی به یاد داریم. موروثی را اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم آن را یک کمدی ترسناک باید بنامیم.
قبل از دیدن میدسامر همه ما فکر میکردیم که المان های ترسناک بودن چیزهایی است که در فیلم های جیمز وان تعریف شده است. اما آری آستر ما را با جنبه جدیدی از ترس و دلهره آشنا کرد. ترسی در اعماق دالان های تاریک و حفره های مخفی که درون ما پنهان شده اند. داستان فیلم با مرگ عزیزان شخصیت اصلی فیلم شروع می شود و در ادامه نیز وارد مرحله ای بحرانی برای زوج این داستان، می شود. بازی فلورنس پیو در فیلم میدسامر بسیار درخشان بود و توانست نظر منتقدان را جلب کند. او در این فیلم نقش دختر جوانی را ایفا کرد که برای فرار از یکسری مشکلات ذهنی به دوستانی پناه برد که او را در دامی از وحشت و اضطراب اسیر کردند.
چهره ای کاملا مضطرب، رنگ پریده، افسرده و گاه بی قرار چیزی است که ما با اولین نگاه به چهره شخصیت اصلی فیلم یعنی Dani Ardor متوجه میشویم. اما جالب اینجاست که روند داستانی انقدر آرام و پیوسته جلو می رود و حاکی از ایجاد نوعی آرامش کوتاه مدت است که مخاطب هیچگاه به پایان آن فکر نمی کند و متوجه اتفاق عجیبی که در حال رخ دادن است نمیشود یا بعبارتی این فیلم شبیه به مخدرهای صنعتی عمل می کند و مکانیزم مشابیه را داراست. در اصل این فیلم مثل موج های عظیمی می ماند که رفته رفته از قعر دریا بالا می آید و تبدیل به سونامی بزرگ و مهیبی می شود و تمامی آنچه که بر سر راهش است را نابود می کند. در انتها باید بگوییم که بنظر من این فلورنس پیو است که در ابتدا با بازی خوبی که از خود به نمایش می گذارد فیلم را رفته رفته به سمت اتفاقی بزرگتر هل میدهد و فیلم این شهرت را مدیون او است.

فیلم Little Women سومین نقش آفرینی پیو در سال ۲۰۱۹

فیلم دیگری که فلورنس پیو در سال ۲۰۱۹ بازی کرد، فیلم Little Women بود. پیو در این فیلم که فیلمنامه اش بر اساس رمانی به همین نام نوشته لوییزا می الکات نوشته شده ‌است، با بازیگران مهمی چون مریل استریپ، اما واتسون، سیرشا رونان، تیموتی شالامی و لورا درن همبازی بود است. بازی پیو در این فیلم مورد توجه قرار گرفت و توانست نامزد دریافت جایزه بفتا شود. و از طرفی دیگر نیز برای اولین ‌بار نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. اما در نهایت نتوانست اسکار بگیرد. با این حال باید گفت که پیوی ۲۴ ساله تا به الان موفقیت های بسیار زیادی را کسب کرده است. امسال نیز شاهد همکاری پیو با کمپانی مارول برای بازی در فیلم Black Widow بودیم و او قرار است در این فیلم نقش یلنا بلووا را بر عهده داشته باشد. برای مطالعه دیگر بیوگرافی هنرمندان زن با ما همراه باشید.

 

منبع : بیوگرافی Florence Pugh

مجله غم...
ما را در سایت مجله غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیان اشکی majalegham بازدید : 245 تاريخ : سه شنبه 7 بهمن 1399 ساعت: 13:26

میخواهیم امروز نگاهی داشته باشیم به مجموعه فیلم های جذاب هری پاتر، فیلمی که با قسمت اولش توانست فروش خوبی در گیشه داشته باشد. برای ادامه مقاله نگاهی به فیلم هری پاتر و سنگ جادو با زیمگ همراه باشید.

کمتر کسی پیدا میشود که با مجموعه کتاب ها و فیلم های هری پاتر آشنایی نداشته باشد. کتابی که جی.کی.رولینگ با نوشتن آن دنیای واقعی را با دنیای جادویی درهم آمیخت و بعد دیگری از زندگی را به ما نشان داد. شاید شما هم مثل من طرفدار پر و پا قرص کتاب ها و فیلم های هری پاتر باشید. کتابی که با خواندن تک تک صفحه هایش خاطراتی به یاد ماندنی را برایمان رقم میزند. به گونه ای که تا کنون ۱۹ سال از ساخت اولین قسمت از فیلم های هری پاتر میگذرد ولی هنوز از یاد ها فراموش نشده و توانسته از کتاب های پر فروش در قفسه های کتابفروشی ها باشد.

نگاهی به کتاب هری پاتر و سنگ جادو

نا امیدی مانند یک سایه است، سایه ای تیره که روی هر چیزی بیفتد آن را در پیش چشم ما تیره و تار میکند. جی.کی.رولینگ وقتی داشت سفری طولانی را به لندن طی میکرد زمانی که نا امیدی سراسر وجودش را فرا گرفته بود ایده ماجرای زندگی پسر بچه یتیمی به نام هری پاتر به ذهنش رسید. شاید آن لحظه فکر نمیکرد بعد ها همین دست نوشته ها با عنوان هری پاتر معروف در دست تک تک بچه ها تا بزرگسالان قرار بگیرد و همه را در حسرت دریافت نامه ای از مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز بگذارد. او مطمئنن هیچگاه فکرش را نمیکرد همین دست نوشته ها از پر و فروش ترین کتاب های دنیا شود و بتواند علاقه مندان زیادی را از سراسر دنیا و به هر زبانی جلب کند.

هری پاتر روایتگر داستانی از یک شخصیت تنها و فراموش شده است که در اصل آرزوهایش را سال ها پیش و در زمانیکه هیچ چیزی از آن دوران به یاد ندارد از او گرفته اند. او باید سال ها تحقیر و زندگی در فقر را تحمل کند تا بتواند به خواسته هایش دست پیدا کند. من حاظرم بار ها و بارها این کتاب را از اول تا آخر بخوانم بدون اینکه خسته شوم. این کتاب یک شاهکار ادبی است که در دستان خالقی باهوش و با اراده خلق شده است، چیزی که من آن را هنر واقعی نام گذاری می کنم.

درباره شخصیت هری پاتر

داستان جی.کی.رولینگ با زندگی پسرک یتیمی به نام هری شروع می شود. پسرکی که برای جاه طلبی های لرد والدمورت برای جاودانگی تاوان سختی را پس می دهد، تاوانی از جنس مرگ مادر و پدرش، لیلی و جیمز پاتر و زخمی به شکل ساعقه بر روی پیشانیش.

اولین نسخه از این کتاب با نام هری پاتر و سنگ جادو در ۲۶ ژوئن ۱۹۹۷ منتشر شد. این اثر خیلی زود توانست جایگاه خودش را در میان جوانان و نوجوانان پیدا کند. داستانی که با زنده ماندن یک پسر بچه از دست بزرگترین ساحره قرن آغاز می شود. این کتاب با توجه به محبوبیتی که کسب کرده بود مورد توجه همگان قرار گرفت و تهیه کنندگان سینما که حس بویایی خوبی در پیدا کردن این چنین آثار دارند به سراغ این کتاب رفتند. اولین فیلم از این مجموعه در سال ۲۰۰۱ به کارگردانی کریس کلمبوس و توسط کمپانی بردران وارنر ساخته و منتشر شد.

انتخاب بازیگر نقش هری پاتر

شاید بتوان یکی از سخت ترین بخش های این فیلم را انتخاب بازیگران آن دانست. سه شخصیت اصلی این کتاب هری پاتر، رونالد ویزلی (روپرت گرینت) و هرمیون گرینجر (اما واتسون) با چهره و شخصیت منحصربفرد، کار را برای سازندگان این اثر سخت کرده بود. در ابتدا کلمبوس وقتی بصورت کاملا اتفاقی ایفای نقش دنیل رادکلیف را در فیلم دیوید کاپرفیلد که محصول شبکه بی بی سی بود دید به او علاقه مند شد. او سریعا تصمیم گرفت تا از در نقش هری پاتر استفاده کند.

در این میان سوزان فیگیس که مسئول انتخاب بازیگران بود معتقد بود مادر و پدر دنیل رادکلیف راضی به شرکت او در آزمون بازیگری نخواهند شد. اما کلمبوس به پافشاری های خود برای انتخاب این بازیگر ادامه داد و این منجر به ترک پروزه توسط سوزان فیگیس شد.

دنیل رادکلیف بازیگر، تهیه کننده و خواننده انگلیسی برای اولین بار در سن ۱۰ سالگی به ایفای نقش در فیلم دیوید کاپرفیلد که برگرفته از رمان چارلز دیکنز بود پرداخت. او وقتی که فقط ۱۱ سال داشت با بازی شگفت انگیز خود در مجموعه فیلم های هری پاتر توانست شهرت بسیار زیادی کسب کند. به گونه ای که توانست بار ها برای این نقش نامزد دریافت جایزه های مختلف شود و ۸ جایزه نیز بدست آورد.

 

نگاهی به فیلم هری پاتر

همانطور که قبلا اشاره کردیم هری پاتر بخاطر بافت و نگاه متفاوتی که روایت داستان داشت بسرعت بین کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان از محبوبیت خاصی برخور دار شد. داستانی که تا حدودی همانند کتاب های ارباب حلقه ها و نارنیا سعی داشت تا رستاخیز مجدد نیروی شیطانی را به تصویر بکشد. ادبیات انگلیس بعد از جنگ جهانی اول و دوم دستخوش تغییرات بسیار زیادی بود از جمله به دو بار برخواستن نیزوی شر که در بیشتر کتاب ها و داستان های اروپایی شاهد آن هستیم. در ارباب حلقه ها این سائورن است که دو بار ظهور می کند و باعث نابودی جهان می شود. اما سری مجموعه هری پاتر این شخصیت جای خود را به موجودی مکارتر و مخوف تر به لرد سیاه داده است که با تفرقه افکنی و حیله سعی دارد تا به قدرت بسیار زیادی دست پیدا کند.

هری پاتر با چنین دستاوردی بزرگ در زمینه ادبیات توانست خود را به شهرتی جهانی برساند به گونه ای که حال با ایننکه حدودا ۲۳ سال از انتشار اولین نسخه آن میگذرد هنوز از محبوبیتش کاسته نشده و همچنان همگی ما علاقه وافری به آن داریم. البته باید اشاره کنیم که مجموعه فیلم هایی که برگرفته از این داستان هستند نیز بی شک در شهرت بیشتر آن نقش داشته اند. اگرچه در برخی مقیاس ها متفاوت از داستان اصلی هستند اما توانسته اند مخاطبین فراوانی را به خود جلب نمایند.

خلاصه داستان هری پاتر و سنگ جادو

در ۳۱ اکتبر ۱۹۸۱ لیلی و جیمز پاتر به دست لرد والده مورت جادوگر پلید زمانه به قتل میرسند. روبیوس هاگرید به دستور آلبوس دامبلدور با موتور سیکلت پرنده خود به خانه آوار شده پاتر ها میرود و هری پاتر کوچک که تنها جا مانده این خانواده است به خانه چهار در محله چهار پریوت درایو میبرد، جایی که پتونیا دورسلی خواهر لیلی پاتر و  خاله هری و همچنین شورهرش ورنون دورسلی به همراه پسرکوچکشان دادلی زندگی میکنند.

دامبلدور زمانی که هری در پشت خانه خاله و شوهر خاله اش می گذارد نامه ای برای دورسلی ها نوشته و هری کوچک را به آن ها میسپارد. ده سال از این ماجرا میگذرد و هری پاتر کوچک بی خبر از همه چیز زندگی خود را به سختی در خانه دورسلی ها ادامه می دهد. دورسلی ها حقیقت چگونگی مرگ پدر و مادرش را از او پنهان میکنند و به او میگویند که پدر و مادرش در حادثه تصادف جان خود را از دست داده اند و آن زخم شبیه صاعقه هم به همین شکل بر پیشانی او ظاهر شده است. طبیعتا آنها واقعیت جادوگر بودن او را نیز همچون رازی گرانبها در دل خود دفن کرده اند و همیشه ترسی از بر ملا شدن آن دارند.

دورسلی ها از اینکه مردم بفهمند که آن ها با جادوگر ها سر و سری دارند میترسیدند و همیشه با هری بدترین رفتار خود را به نمایش میگذارند. او تقریبا در آن خانه از همه چیز محروم است و همیشه حضورش در خانه نادیده گرفته می شود. اما در یازدهمین سالگرد تولد او اتفاقی عجیب رخ می دهد و سرتاسر زندگی او را برای همیشه عوض می کند.

 

نبرد با لرد سیاه

لرد سیاه یکی از شخصیت های ضد قهرمان مجموعه فیلم و کتاب هری پاتر است. کسی که توانست با استعداد فراوانی که در جادوی سیاه داشت بسرعت ادعای حکم رانی بر جامعه جادوگری را بکند. او شخصیتی بسیار ترسناک و منفور را داراست که در هرجاییکه پا می گذارد بجز بدبختی، مرگ و آوارگی چیزی دیگری برای آن شهر و آدم ها ندارد. تام ریدل در ابتدای داستان پسرک یتیمی است که زندگی خود را در یتیم خانه ای می گذراند.

او با کمک شخصی به نام آلبوس دامبلدور به مدرسه علوم و فنون جادوگری راه پیدا می کند و بعد از یادگیری رموز جادوی سیاه به تدریج عطش سیری ناپذیری به اکسیر جاودانگی پیدا می کند. او رفته رفته با خردی که از خود نشان داد به نام لرد والدمورت یا لرد سیاه معروف می شد که برای رسیدن به قدرت دست به هر کاری می زد حتی کشتن مردم بیگناه برای رسیدن به قدرت.

قتل پدر و مادر هری زمانی رخ داد که راز دار خانواده پاتر جایگاه آنها را به لرد تاریکی لو داد. از اینرو لرد سیاه به سراغ این دو جادوگر قدرتمند رفت و با عشعه مرگبارش (آواداکداورا) آنها را به قتل رساند. او حتی به پسر کوچک خانواده نیز نمی خواست رحم کند. سرانجام وقتی میخواست هری کوچک و تنها یادگار پاتر ها را به قتل برساند نفریمن مرگبارش به سمت خودش برگشت و قدرت خودش را برای زمانی نامعلوم از دست داد. لرد والدمورت که بسیار ضعیف شده بود به سمت جنگل های دور دست گریحت و زخمی چون صاعقه را بر پیشانی هری بر جای گذاشت. داغی که باعث میشد همه وقتی به او نگاه میکنند به یاد آن روز شوم بیوفتند.

نقش لرد سیاه در هری پاتر و سنگ جادوگری

لرد سیاه که در سری اول و زمانی که همه فکر می کنند برای همیشه نابود شده است، آرام آرام از سیاهی ها به بیرون می خزد و همراه یکی از استادهای هری به نام استاد کوییرل به مدرسه علوم و فنون جادوگری راه پیدا می کند. او خواهان سنگ کیمیا است تا جسم نابود شده اش را دوباره بازسازی کند و بتواند بار دیگر قدرت را دست بگیرد. او در این راه سختی های فراوانی می کشد اما هری پاتر و دوستانش سعی می کنند تا در مقابل این قدرت تاریک بایستند.

لرد سیاه پس از این شکست و زمانیکه همه فکر می کنند او برای همیشه نابود شده است. همانند ققنوسی که از خاکستر برمیخیزد جان تازه ای میگیرد. البته اگرچه هنور چهره و جسم فیزیکی به خود ندارد ولی قدرت این را دارد که به بدن قربانیان خود بچسبد و از آنها برای منافع خود استفاده کند. دقیقا چیزی به شبیه شخصیت سائرون در ارباب حلقه ها، او پس از شکست برای اولین بار جسمش را از دست می دهد و یارانش پراکنده می شوند اما در غلفت دیگران رفته رفته دوباره سعی می کند تا یاران خودش را بیابد و قدرتش از دست رفته اش را از نو بازسازی کند.

همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم مجموعه فیلم های هری پاتر داستانی جذاب و پر از ماجراهای اسرار آمیز را برای مخاطب روایت می کند که با زیرکی نویسنده این اثر در هر فصل شاهد موضوعی جالب و پر از استرس هستیم. شاید بتوان نقطه عطف این مجموعه داستان را در کتاب هری پاتر و جام آتش دانست که با فروش فوق العاده ای در همان هفته اول انتشارش رو به رو بود. این داستان در سال چهارم تحصیل هری رخ می دهد و برای او دردسر های بسیاری از طرف مرگ خواران ایجاد می شود در نهایت به ظهور لرد تاریکی ختم می شود.

منبع : نگاهی به فیلم هری پاتر و سنگ جادو

مجله غم...
ما را در سایت مجله غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیان اشکی majalegham بازدید : 142 تاريخ : 8 دی 1399 ساعت: 8:0